برگزاری کارگاه تخصصی Hi-Tech و Cops
انجمن علمی مدیریت تکنولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با همکاری گروه مشاوران مدیریت فناوری و گروه مشاوران توسعه نوآوری و فناوری، چهارمین دوره از کارگاه های تخصصی مدیریت تکنولوژی را برگزار نمود.
صبح روز چهارشنبه ۲۶ تیرماه، کارگاه مدیریت تکنولوژیهای پیشرفته و کپس برگزار گردید. شرکت کنندگان از شرکت پایا سیستم، شرکت تولیدی گاز لوله، شرکت ملی نفت ایران، بانک سپه و … و جمعی از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات و کرج حضور پیدا کردند.
مدرسین : محمد علی میرفلاح (مدیرعامل ) – رحیم شیخی ( سرگروه Hi-Tech) از شرکت InnoTchCG
گروه مشاوران توسعه فناوری و نوآوری
گروه مشاوران توسعه فناوری و نوآوری در نخستین وندور لیست شرکتهای مشاوره مدیریت کشور ، جزو 4 شرکت برتر انتخاب گردید
این ارزیابی که شامل 3 بخش اصلی توانمندی های پایه ای شامل 80 پارامتر ، توانمندی های عمومی مشاوران مدیریت شامل 56 پارامتر و همچنین توانمندی های تخصصی مشاوره مدیریت شامل 84 پارامتر بود ، در اردیبهشت ماه سال جاری با توسط شرکت تکچی و به نمایندگی از هلدینگ خلیج فارس در 14 گروه تخصصی مورد ارزیابی قرار گرفت و شرکت مشاوران توسعه فناوری و نوآوری موفق شد در بین 4 شرکت اصلی در حوزه طراحی فرایندهای مدیریت توسعه خدمات مبتنی بر نوآوری و آینده پژوهی قرار گیرد .
هشتمین نمایشگاه بین المللی نوآوری و فناوری
هشتمین دوره نمایشگاه بین المللی نوآوری و فناوری (INOTEX 2019) از روز یکشنبه 19 لغایت چهارشنبه 22 خرداد 98 در فضایی به مساحت 9000 مترمربع در نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار خواهد شد. این نمایشگاه، با تکیه بر تجارب قبلی خود، میزبان اجزای مختلف اکوسیستم نوآوری و فناوری کشورها خواهد بود
پیش بینی می شود بیش از 8000 نفر متخصص و افراد تحصیل کرده و بازیگران مختلف اکوسیستم استارتاپی از این نمایشگاه بازدید کنند. چندین هیأت تجاری نیز از کشورهای خارجی از این نمایشگاه بازدید خواهند کرد.
همچنین چندین رویداد تجاری و ترویجی در طول نمایشگاه برگزار خواهد شد که موجبات دسترسی تولیدکنندگان و ارائه کنندگان خدمات و صاحبین دانش فنی را به مشتریان و سرمایه گذاران فراهم خواهد کرد.
نمایشگاه اینوتکس یک رویداد منحصر به فرد در زمینه نوآوری و فناوری در کشور است که هر ساله با حضور پرشور اجزای اکوسیستم نوآوری کشور توسط پارک فناوری پردیس برگزار می شود.
تحول دیجیتال و اکو سیستم دیجیتال
بر اساس بررسی موسسه گارتنر تا سال 2017 بالغ بر 20% از رهبران بازار کسب و کار موقعیت شغلی خود را در شرکت هایی که از سال 2000 به بعد تاسیس شده اند از دست خواهند داد ! متاسفانه این تحلیل به حقیقت پیوست و این موضوع نیز به دلیل فقدان مزیت های دیجیتالی و همگرایی با تحولات دیجیتال به عنوان اصلی ترین تحول دهه اخیر بوده است . اکنون تحوّل دیجیتالی به کسب و کارهای کوچک شهامت و صلابت رو در رویی با شرکتهای بزرگ را بخشیده است تا جایی که تمام کمبودهای تشکیلاتی و توسعه ای خود را با استفاده صحیح از تکنولوژی ، جایگزین نموده و نقاط ضعف خود را به سرعت به توانمندی تبدیل می نمایند . بدون تعارف از 2017 به بعد کسانی که در به آغوش کشیدن پدیده های دیجیتال و در افتادن در وادی نوآوری تلاش نکنند باید غزل خداحافظی را بخوانند
تحول دیجیتال یا Digital Transformation، مجموعه تحولات عمیق و تغییرات اساسی در سازمانها و کسب و کارهای آنها است که با جاری شدن در حوزه فعالیتها، فرآیندها، تواناییها و مدلهای کسب و کار شان به آنها اجازه میدهد تا بتوانند از فرصتهای ناشی از توسعه و ترویج فناوری و تغییرات حاصل شده در جوامع بشری استفاده کرده و از آنها در راستای استراتژیها و اولویتهای خود بهره بگیرند. تحول دیجیتالی در واقع نوعی تطابق پذیری با محیط و شرایط جدید محیطی جدید در قرن جاری است
انقلاب دیجیتالی درعصر جدید موجی جدید از نوآوری را ایجاد نموده که عمیقا تمام صنایع از جمله صنعت خدمات مالی و بانکی را متحول می نماید، این روندهای نوآورانه نیازمند سرمایه گذاریهای زیاد در فناو ری اطلاعات و تغییرات در سیستمهای موجود هستند. علاوه بر آن، این نوآوریها در سازمانهای معتبر فناوری قابل دسترسی هستند و این امر، به تهدیدی برای مؤسسات مالی که فناوری را به خوبی و به موقع بکار نمیبرند، تبدیل شده است.
اصلی ترین عوامل گرایش به اتخاذ استراتژی دیجیتال :
از اصلی ترین عواملی که سازمان های امروز را به اتخاذ استراتژی دیجیتال سوق می دهد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
– اهمیت نوآوری در محصولات و خدمات
– ضروت ارائه خدمات دیجیتال
– پیشرفت های سریع محیط دیجیتالی
– بهینه سازی ریسک
– افزایش کنترل شرکت
– مدیریت تجربه مشتریان
سازمان ها با بهره مندی از استراتژی دیجیتال، می توانند فرآیند نوآوری را تسهیل کنند، خدمات فرعی و اصلی خود را بصورت دیجیتالی ارائه نمایند، در مقابل تغییرات سریع محیط دیجیتالی انعطاف پذیر و پویا عمل نمایند و در این محیط با حداقل ریسک مواجه شوند، کنترل شرکت را بهبود دهند و به کمک آن تجربیات و دانش مشتریان را بهتر مدیریت نمایند. سازمان با اتخاذ استراتژی دیجیتال انتظار بهبود عملکرد در حوزه های مختلف خود را دارد.
اصلی ترین مواردی که استراتژی دیجیتال سازمان را تحت تاثیر قرار می دهند عبارتند از:
- تصمیم گیری دیجیتال: تصمیم گیری بر پایه داده های حجیم و تحلیل های پیشرفت
- بهبود ارتباطات گسترده: ارتباط با مشتریان، همکاران و تامین کنندگان
- ارتقای اتوماسیون: دیجیتالی نمودن فعالیت های سنتی سازمان و جایگزینی تکنولوژی
- بهبود نوآوری در سازمان: نوآوری در محصولات، خدمات و مدل های کسب وکار
مدیریت تغییرات تکنولوژیک
یکی از سوالاتی که ذهن خیلی از مدیران را در سالهای اخیر درگیر کرده دلایل و چرایی سقوط و تضعیف شرکتهای قدر و بزرگ در صنایع متفاوت است که میتوان از آنها به نتیجهگیریهای کاربردی و جالبی دست یافت. این نتیجهگیریها از بسیاری جهات برهم زننده استدلالهای سنتی و پیشنهادشده توسط محققان دیگر به حساب میآیند. البته در اینجا مساله اصلی این نیست که آیا مهندسان شرکتهای بزرگ و پیشرو باید یک پارادایم تکنولوژیک خاص یا یک نوآوری کلیدی را جدی بگیرند یا نه، بلکه بحث اصلی بر سر این نکته است که علت سقوط و اضمحلال شرکتهای جاافتاده و بزرگ پس از ظهور تکنولوژیهای جدید و نوآوریهای برهم زننده نظم موجود، نه فقط در ناتوانی آنها در عرصه رقابت در زمینههای مرتبط با تکنولوژیهای جدید نهفته است، بلکه از ناتوانی آنها در هضم درست و کامل آن تکنولوژیها در ساختار درونی نیز ناشی میشود.
تجربه ثابت کرده علت اصلی و بنیادین ناتوانی شرکتهای بزرگ و قدرتمند در برخورد درست با نوآوریهای تکنولوژیک ناشی از مدیریت ضعیف و سنتگرای آنها بوده است که از قابلیت و توانایی کافی برای برخورد صحیح با تکنولوژیهای خیلی جدید و ناشناخته برخوردار نبودهاند. بارها مشاهده شده که اغلب مدیران شرکتهای مورد بررسی عمدتا جزو مدیران توانمندی بودند که از قابلیتهای بسیار بالایی در زمینههایی چون شناخت نیازهای آینده مشتریان و شناسایی راههای تحقق و پاسخگویی به این نیازها و همچنین سرمایهگذاری روی پروژههایی که به تحقق نیازها و خواستههای مشتریان منتهی میشوند، برخوردار بودند اما هنگامی که صحبت از تکنولوژیها و نوآوریهای ناشناخته به میان میآید همین مدیران قابل و مجرب دچار مشکل و سردرگمی میشوند.
دلیل اصلی این مساله و ریشه این ناکامی در «مدیریت خوب» نهفته است چرا که اکثر مدیران دقیقا همان طور بازی و ایفای نقش میکنند که از آنها انتظار میرود. در دنیای واقعی و کنونی ما، مهمترین و حساسترین تصمیمگیریها و تخصیص منابع شرکتها که نقشی کلیدی در موفقیت شرکتهای بزرگ و جاافتاده داشته و دارد، دقیقا همان تصمیمات و تخصیصهایی است که در عمل، تکنولوژیهای ناشناخته را مردود شمرده و از دور خارج میکند. این تصمیمگیریها و تخصیصها معمولا بر محورهای زیر متمرکز هستند:
گوش کردن دقیق به مشتریان و پیروی از خواستههای آنها، رصد دقیق و دائمی رفتار رقبا، سرمایهگذاری منابع برای طراحی و ساخت محصولات با کیفیتتر و با قابلیتهای بیشتر و سودآورتر. در حالی که تمام این استراتژیها و اقدامات دقیقا موجب شکست و ناتوانی این شرکتها در برخورد با تغییرات تکنولوژیک ناشناخته میشود.
تکنولوژیهای ناشناخته و تکان دهنده دارای ویژگیهایی هستند که کاملا متفاوت و متضاد با این اقدامات و تصمیمگیریها عمل میکنند. این تکنولوژیها و نوآوریهای برآمده از آنها به شرکتها پیشنهاد میکنند بر طرحها و پیشنهادهایی تمرکز کنند که ممکن است مشتریان آنها را مردود شمرند، دارای حاشیه سود اندک و تنها در بازارهای خاص و محدودی قابل عرضه و فروش هستند و همه اینها کاملا برخلاف همان اصولی است که شالوده پیشرفت شرکتهای جاافتاده و بزرگ را تشکیل داده است.
بهطور کلی، پنج اصل مرتبط با طبیعت سازمانی وجود دارد که مدیران و شرکتهای موفق آنها را به خوبی شناسایی کرده و به کار بستهاند در حالی که بازندگان مصاف با تکنولوژیهای خیلی جدید و ناشناخته، این اصول را نادیده گرفته و با آن به مقابله برخاستهاند. این اصول عبارت است از:
۱- وابستگی به منابع: مشتریان به نحو موثری، الگوهای تخصیص منابع را در شرکتهای موفق و پررونق کنترل میکنند.
۲- بازارهای کوچک و خرد نمیتوانند نیازهای رشد شرکتهای بزرگ را تامین و حل کنند.
۳- کاربردها و استفادههای عمده از تکنولوژیهای مخرب در مراحل اولیه ناشناخته و غیرقابل شناسایی هستند و به همین دلیل شکستها و ناکامیهای اولیه در زمینه به کارگیری تکنولوژیهای ناشناخته، مقدمه موفقیتهای آتی خواهند بود.
۴- سازمانها این توانایی را دارند تا مستقل از توانایی افرادی که در آنها کار میکنند به حیات خود ادامه دهند. این قابلیت در فرآیندها و ارزشهای این سازمانها و در بطن فعالیتهای جاری و مدلهای کاری این سازمانها نهفته است و همین عامل حدود تواناییها یا ناتوانی آنها را در برخورد با تغییرات تکنولوژیک ناشناخته تعریف خواهد کرد.
۵- عرضه تکنولوژی، همیشه مساوی و مبتنی بر تقاضای بازار نیست. بنابراین، اگر یکسری تکنولوژیها در بازارهای موجود و جاافتاده با استقبال سرد و ناامیدکننده مشتریان مواجه میشوند، میتوانند در بازارهای رو به رشد و جدید غوغا به پا کنند و ارزش آفرین باشند.
نویسنده: کلایتون کریستینسن | مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی





